معنی سبک همت در لغت نامه دهخدا

کم همت. (آنندراج). بی همت. (ناظم الاطباء) :، دست تنها زین جهان برداشتن دون همتی است، پشت پایی بر دو عالم زن سبک همت مباش.، محسن تأثیر (از آنندراج).،، بی هوا و هوش. (ناظم الاطباء)

معنی سبک همت - جستجوی لغت در جدول جو

سبک همت

لغت نامه دهخدا

سبک همت

فرهنگ لغت هوشیار

سبک دست

کسی که کاری را با تندی و چالاکی انجام بدهد، چابک دست، تند دست، تندکار، کسی که در کارهایی که با دست انجام می دهند چست وچابک باشد، کسی که بی سبب به روی دیگری دست دراز کند و او را کتک بزند، کسی که دست مبارک و خوش یمن دارد

فرهنگ فارسی عمید

سبک فهم

(سَ بُ فَ)

تیزخاطر. فهم: احوذّی، مرد سبک فهم و تیزخاطر. (منتهی الارب)

لغت نامه دهخدا

فلک همت

(فَ لَ هَِ مْ مَ)

بلندهمت. (فرهنگ فارسی معین) :
بهرام اسدهیبتی ارچه که به بخشش
خورشید فلک همت و برجیس حیائی.
خاقانی

لغت نامه دهخدا

ملک همت

(مَ لَ هَِ مْ مَ)

که اراده و عزم فرشتگان دارد. که طبعی بلند چون فرشتگان دارد:
ملک نهاد و ملک همت و ملک طلعت
چنو کجاست یکی از همه ملوک بیار.
فرخی

لغت نامه دهخدا

بی همت

(هَِ مْ مَ)

مرکّب از: بی + همت، که همت ندارد. فاقد همت. کاهل. (ناظم الاطباء)، رجوع به همت شود، آنکه ثابت قدم نباشد. (آنندراج)، بی ثبات. (ناظم الاطباء) :
جناب عشق بلند است همتی حافظ
که عاشقان ره بی همتان بخود ندهند.
حافظ.
، بدون سعی و کوشش، بدون هوس، فروتن، بی غیرت. (ناظم الاطباء)، رجوع به همت شود

مُرَکَّب اَز: بی + همت، که همت ندارد. فاقد همت. کاهل. (ناظم الاطباء)، رجوع به همت شود، آنکه ثابت قدم نباشد. (آنندراج)، بی ثبات. (ناظم الاطباء) :
جناب عشق بلند است همتی حافظ
که عاشقان ره بی همتان بخود ندهند.
حافظ.
، بدون سعی و کوشش، بدون هوس، فروتن، بی غیرت. (ناظم الاطباء)، رجوع به همت شود

لغت نامه دهخدا

سبک دست

تند کار، چابک دست کسی که در کارهایی که با دست میکند مهارت دارد چابکدستی، آنکه در امور سرعت و جلدی بکار برد تند کار، ماهر، تر دست، آنکه بی جهت بر روی دیگری دست دراز کند و او را بزند، آنکه هر کاری کند نا میمون و نا مبارک باشد کسی که دستش سبک باشد

فرهنگ لغت هوشیار

سقط همت

ناخود آگاه، سستکوش پست دون دون همت، آن کس که قوتهای باطن وی مرده بود و خود خبر ندارد و از فعلهای قوتهای باطن چنانکه ایشان را هنوز قوتهای باطنی به فعل تمام نیامده باشد

فرهنگ لغت هوشیار